با تقویت همکاریهای اقتصادی و امنیتی در سازمان همکاری شانگهای، جهان از رهبری یکجانبه غرب فاصله گرفته و به سوی چندقطبی شدن حرکت میکند، جایی که بلوک شرق با محوریت چین، روسیه و ایران به یکی از قطبهای اصلی قدرت جهانی تبدیل شده است.
الوقت- نشست سران سازمان همکاری شانگهای که روزهای دوشنبه و سهشنبه (1 و 2 سپتامبر) در «تیانجین» چین برگزار شد، نقطه عطفی در روند تحولات ژئوپلیتیک معاصر بود. این نشست نه تنها محفلی برای گفتگو و همکاری کشورهای عضو به شمار میرفت بلکه به صحنهای برای اعلام پایان انحصار غرب بر نظم جهانی بدل شد.
در نشست تیانجین کشورهای عضو بر تحقق صلح و ثبات در منطقه و توسعه همکاری در همه سطوح تاکید کردند.
همچنین، مجموعا ۲۰ سند همکاری و بیانیه به امضا رسید که موافقتنامه ایجاد مرکز جامع مقابله با چالشها و تهدیدهای امنیتی سازمان همکاری شانگهای، موافقتنامه ایجاد مرکز مقابله با مواد مخدر، استراتژی ۱۰ساله سازمان، همکاری در حوزه هوش مصنوعی، مواد مخدر، صنعت سبز، همکاری علمی و فناوری، تجارت چندجانبه، توسعه پایدار انرژی از جمله آنها به حساب میآید.
نشست این دوره سازمان همکاری شانگهای تنها یک گردهمایی معمولی نبود، به دلیل رقابتهای فزاینده میان قدرتهای شرقی و غربی، این اجلاس پیامهای سیاسی و اقتصادی معناداری را به جهان منتقل کرد و تصویر روشنی از تغییر موازنه قدرت ارائه داد.
ارتقای جایگاه سیاسی سازمان شانگهای
در فضای کنونی که جهان در حال حرکت به سوی چندقطبی شدن است، سخنان و مواضع رهبران حاضر در این اجلاس بهروشنی نشان داد که شرق در پی طراحی و تثبیت نظم جدیدی است، نظمی که ارزشها، منافع و اولویتهای کشورهای غیرغربی را بازتاب دهد و به مقابله با سلطه تاریخی غرب بپردازد.
آنان آشکارا بر این نکته پافشاری نمودند که نظم بینالمللی کنونی برساخته قدرتهای غربی، دیگر پاسخگوی واقعیتهای امروز جهان نیست و باید جای خود را به ترتیباتی عادلانهتر و فراگیرتر بدهد.
شی جینپینگ، رییسجمهور چین در سخنرانی خود بر لزوم بازآفرینی ساختار حکمرانی جهانی تاکید کرد، ساختاری که نه بر پایه سلطه و هژمونی، بلکه بر اساس همکاری، احترام متقابل و مشارکت برابر کشورها شکل گیرد. او بر این باور است که جهان باید از قالبهای محدود گذشته «میراث جنگ سرد و سلطهجویی» عبور کرده و جایگاه کشورهای در حال توسعه و نوظهور را به رسمیت بشناسد. او با کنایهای آشکار به سیاستهای ایالات متحده گفت:«ما باید همچنان موضعی شفاف علیه هژمونی و سیاستهای زورمدارانه اتخاذ کرده و چندجانبهگرایی واقعی را به کار بندیم».
از سوی دیگر، ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه نیز با انتقاد شدید از الگوی امنیتی غرب، از ایجاد چارچوب جدیدی سخن گفت که بر پایه چندجانبهگرایی واقعی بنا شود و امنیت منطقهای و جهانی را تضمین کند. این موضعگیریها بیانگر عزم جدی کشورهای بزرگ آسیا برای شکستن انحصار غرب در حوزه تصمیمسازیهای جهانی است.
نکته قابل توجه دیگر، حضور رهبران کشورهای مختلف و صحنههای نمادینی بود که وحدت و همگرایی میان آنها را به نمایش گذاشت. این تصاویر، خود به تنهایی پیام روشنی برای غرب داشت که شرق دیگر تنها یک جغرافیا نیست بلکه به یک «بلوک سیاسی و راهبردی» در حال شکلگیری تبدیل شده است.
پیام سیاسی این نشست برای غرب کاملاً روشن بود که جهان دیگر به رهبری انحصاری آمریکا و متحدان اروپایی رضایت نمیدهد. بلوک شرق با محوریت چین و روسیه به وضوح در حال ترسیم نظم جدیدی است که در آن قدرت توزیع شده و کشورهای غیرغربی نقش اصلی را برعهده دارند.
همچنین، حضور رهبران کشورهای غیرعضو در نشست سازمان همکاری شانگهای، نه تنها اهمیت اجلاس را نشان داد، بلکه جایگاه این سازمان را در معادلات جهانی و نقش آن در بازتعریف توازن قدرت و نفوذ بینالمللی برجسته کرد.
پیامهای اقتصادی و مالی اجلاس
یکی از برجستهترین ابعاد این نشست، تصمیم کشورها برای تقویت همکاریهای اقتصادی و مالی در چارچوب سازمان بود. ایجاد بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای و اعلام بستههای حمایتی و اعتباری از سوی چین نشان داد که هدف، تنها همکاریهای نمادین سیاسی نیست بلکه تلاش برای ایجاد نهادهای جایگزین در برابر ساختارهای مالی تحت سلطه غرب است.
با چنین اقداماتی، امکان تسویههای مالی بر اساس ارزهای ملی و کاهش وابستگی به دلار فراهم خواهد شد. این مسئله نه تنها اقتصاد کشورهای عضو را از فشار تحریمها و ابزارهای قهری غرب میرهاند بلکه روند تدریجی افول هژمونی مالی آمریکا را تسریع میکند.
یکی از ابزارهای کلیدی غرب در مدیریت نظم جهانی، بهرهگیری از سلطه دلار و نظام بانکی بینالمللی بوده است و با جایگزینی سازوکارهای مالی جدید در شرق، این ابزار قدرت به تدریج ناکارآمد خواهد شد. بنابراین، کاهش تدریجی سلطه دلار و رشد جایگزینهای مالی سبب خواهد شد شرکتها و دولتهای غربی بخشی از بازار و نفوذ سنتی خود را از دست بدهند.
افزایش حجم مبادلات تجاری میان اعضا و توسعه پروژههای مشترک در حوزه انرژی، زیرساخت و حملونقل، گامهای عملی دیگری بودند که در این اجلاس مطرح شدند. این اقدامات نشان میدهد که سازمان همکاری شانگهای در حال عبور از مرحله گفتگو به مرحله عمل است و به تدریج به یک قطب اقتصادی در برابر غرب تبدیل خواهد شد.
نشست سازمان شانگهای به غربیها این پیام را مخابره کرد که دیگر نمیتوان همه تصمیمهای جهانی را در واشینگتن و بروکسل گرفت. برای آمریکا و اروپا، این نشست هشداری بود که باید خود را با جهان چندقطبی تطبیق دهند.
این روند برای غرب پیامدهای زیادی به همراه خواهد داشت. با قدرتنمایی چین و جهان جنوب، غرب دیگر قادر نخواهد بود همانند گذشته دستورکارهای خود را به دیگران تحمیل کند. هر چه کشورهای بیشتری به سازمان همکاری شانگهای بپیوندند یا با آن همکاری کنند، دایره نفوذ غرب محدودتر خواهد شد.
همچنین، توسعه همکاریهای انرژی در چارچوب سازمان، به معنای کاهش وابستگی بسیاری از کشورها به منابع تحت کنترل غرب است.
سرمایهگذاریهای کلان چین در زیرساختها و طرحهای اقتصادی، به ویژه در چارچوب ابتکار کمربند و جاده، موجب خواهد شد مسیرهای تجاری جدیدی شکل بگیرد که اروپا و آمریکا در آنها نقشی کمرنگتر خواهند داشت.
علاوهبراین، غرب در دهههای گذشته با ایجاد پیمانهای نظامی و امنیتی، نقش تعیین کنندهای در مدیریت بحرانها ایفا میکرد اما اکنون شکلگیری همکاریهای امنیتی در آسیا در قالب شانگهای، مدلهای جدیدی از تعامل امنیتی را ارائه میدهد که جایگزین مدل غربی خواهد شد.
رژه اقتدار بزرگ چین
همزمان با نشست سازمان همکاری شانگهای، چین مراسم باشکوهی موسوم به «رژه بزرگ» را به مناسبت هشتادمین سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم علیه ژاپن برگزار کرد. این رژه که با حضور مقاماتی از دهها کشور همراه بود، به نمایش توان نظامی و فناوریهای پیشرفته چین اختصاص داشت.
در این مراسم، جدیدترین موشکها، سامانههای دفاع هوایی، پهپادها و تجهیزات مدرن ارتش چین به نمایش گذاشته شد. حضور رهبران کشورهای همپیمان در کنار شی جینپینگ، حاوی این پیام سیاسی بود که اتحاد قدرتهای شرقی نه فقط در عرصه اقتصادی و سیاسی، بلکه در حوزه نظامی نیز رو به گسترش است.
این رژه از یکسو نشان داد که چین دیگر تنها یک قدرت اقتصادی نیست، بلکه توان نظامی قابل اعتنایی نیز دارد که میتواند موازنههای امنیتی جهان را تغییر دهد. از سوی دیگر، حضور متحدانی چون روسیه و دیگر کشورها در این مراسم، بیانگر عمق یافتن همکاریهای امنیتی شرق بود.
در مجموع، با تعمیق پیوندهای اقتصادی و امنیتی بین اعضای سازمان همکاری شانگهای، غرب اکنون در برابر واقعیتی تازه قرار دارد، اینکه جهان دیگر تحت رهبری یکجانبه آمریکا و متحدانش اداره نمیشود بلکه در حال حرکت به سوی چندقطبی شدن است که در آن بلوک شرق با محوریت چین، روسیه و ایران به یکی از قطبهای اصلی آن بدل شده است.